محافظه کاری حسابداری
محققان تا کنون تعاریف گوناگونی از محافظه کاری حسابداری ارائه داده اند ، برخی از آنها مانند باسو (1997) محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف کرده است " روشی که طبق آن ، در واکنش به اخبار بد ، شناسایی عایدات و خالص دارایی ها کاهش می یابد و این در حالی است که ، در واکنش به اخبار خوب شناسایی عایدات و خالص دارایی ها افزایش نمی یابد" ، اما بیشتر محققان در مباحث مربوط به ارزش گذاری دارایی ها ، طبق مبانی حسابداری ، بیشتر به تعاریفی که فلسام و اولسونز (1995) از محافظه کاری دارند ، اشاره می کنند آنها محافظه کاری حسابداری را این گونه تعریف می کنند " انتظار اینکه خالص ارزش داراییهای گزارش شده توسط یک شرکت ، در بلند مدت از ارزش بازار آن کمتر خواهد بود " به عبات دیگر فرض میشود که در اثر بکارگیری محافظه کاری حسابداری ، ارزش بازار داراییهای گزارش شده بیشتر از ارزش دفتری آنها خواهد بود .طبق این تعریف استفاده از بهای تمام شده ، در شناسایی سرمایه گذاریها باعث ایجاد انتظار خالص ارزش فعلی مثبت از سرمایه گذاریها خواهد شد زیرا تحلیلگران انتظار دارند که این سرمایه گذاریها ممکن است کمتر از ارزش آنها برآورد شده باشند . تحقیقات صورت گرفته توسط بیور و رایان (2000) نیز مشابه همین دیدگاه از محافظه کاری حسابداری می باشد ، که محافظه کاری حسابداری را تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری دارایی ها عنوان میکنند . پنمن و ژانگ (2002) محافظه کاری حسابداری را انتخاب روش و برآوردی از حسابداری می دانند که ارزش دفتری دارایی ها را به گونه ای بارز، پایین نشان میدهد . بنابراین در شرایط تورمی ،انتخاب LIFO برای شناسایی موجودی کالا نسبت به روش FIFO ، روش محافظه کارانه ای میباشد . همچنین بکارگیری قاعده اقل بهای تمام شده یا بازارLCM)) ، به هزینه منظور کردن هزینه های تحقیق و توسعه ، انتخاب روشهای سریع استهلاک ، سیاستهایی که باعث در نظر گرفتن ذخیره بالا برای مطالبات مشکوک الوصول میشود و شناسایی تعهدات مربوط به گارانتی ، روشهای محافظه کارانه ای میباشند که باعث می شوند خالص ارزش دفتری یک واحد اقتصادی ،پایین نشان داده شوند (2002).
محافظه کاری عبارت است از عدم تقارن در الزامات اثبات پذیری برای شناسایی سود و زیان. هرچه تفاوت در میزان اثبات پذیری مورد نیاز برای شناسایی سود در مقابل زیان بیشتر باشد، محافظه کاری نیز بیشتر خواهد بود (باسو، 1997).
محافظه کاری از پنج روش قابل اندازه گیری است:
1. اندازه گیری به موقع و غیرمتقارن سود باسو (1997)
2. اندازه گیری نامتقارن اقلام تعهدی به جریان نقدینگی بال و شیواکومار (2005)
3. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MTB)
4. اندازه گیری ذخیره مخفی پنمان و زنگ (2002)
5. اندازه گیری اقلام تعهدی پرداخت نشده منفی گیولی و هاین (2000)
واتز (2002)محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف میکند :
لزوم تفاوت قائل شدن در اثبات پذیری شناسایی سود در مقابل زیان . طبق این تعریف از محافظه کاری، پیش بینی سودهای آتی، بایستی از قابلیت اثبات پذیری بیشتری نسبت به زیانهای آتی برخوردار باشد.
به طور کلی می توان محافظه کاری حسابداری را در سه مقوله به شرح زیر طبقه بندی کرد:
الف – مقوله رفتاری: بدبینی از خوش بینی بهتر است. به عنوان نمونه براساس رهنمودهای حسابدار بدهی های احتمالی(زیانهای احتمالی)تحت شرایط خاص شناسایی می شوند در صورتی که این رهنمودها در خصوص دارایی های احتمالی (سودهای احتمالی )کاربرد ندارد.
ب- مقوله زمان: زودتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها از دیرتر نشان دادن آنها بهتر است و دیرتر نشان دادن سودها و درآمدها از زودتر نشان دادن آنها بهتر است.
ج) مقوله ارزش: کمتر نشان دادن سودها و درآمدها از بیشتر نشان دادن آنها بهتر است و بیشتر نشان دادن زیانها و هزینه ها از کمتر نشان دادن آنها بهتر است
تعریف دیگری که توسط محققان از محافظه کای حسابداری صورت گرفته است ، آنرا اینچنین بیان می کند
محافظه کاری حسابداری،یک مفهوم حسابداری است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتر درآمد و شناخت سریعتر هزینه،ارزیابی پایین دارایی و ارزیابی بالای بدهی می شود.
برای دریافت مقاله کامل و منابع مورد استفاده با ترجمک تماس بگیرید (کد مقاله: 110015).